دیکشنری
داستان آبیدیک
bread alone
bɹɛd əlon
فارسی
1
عمومی
::
فقط نان، نانخالی، تنهانان
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
BRC
BREACH
BREACH OF CLOSE
BREACH OF CONTRACT
BREACH OF DUTY
BREACH OF FRIENDSHIP
BREACH OF PRISON
BREACH OF PROMIS
BREACH OF PROMISE
BREACH OF PROPRIETY
BREACH OF RULE
BREACH OF THE PEACE
BREACH OF TRUST
BREACH RIGHT
BREAD
BREAD ALONE
BREAD ALWAYS FALLS ON THE BUTTERED SIDE
BREAD AND BUTTER
BREAD AND BUTTER LETTER
BREAD AND POINT
BREAD AND WATER
BREAD IMPROVER
BREAD IS THE STAFF OF LIFE
BREAD KNIFE
BREAD SPOILAGE
BREADBASKET
BREADBOARD
BREADED
BREADED CHICKEN
BREADED SHRIMP
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید